نادعلی

  • خانه 

داستان تربیتی

مردی به رسول خدا عرض کرد:یا رسول الله!فلانی در منزل همسایه اش نگاه حرام میکند و اگر بتواند بدنبال ان کار حرامی انجام دهد انجام میدهد.    رسول خدا صلی الله علیه واله خشمگین شد و فرمود او را نزد من بیاورید.  مرد دیگری که در انجا حضور داشت عرض کرد: یا رسول خدا او از شیعیان شماست . رسول خدا فرمود: نگو او از ماست، شیعه ما کسی است که دنباله روی ما باشد واز اعمال ما پیروی کند واین کارهای او که نام بردی از اعمال ما نیست

پدر حامی دختر

10 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

​دختران زیر ۱۰سال عاشق پدران خود هستند. 
باید این قضیه را درک کنید که دخترتان عاشق این است که دور و بر او باشید، در‌واقع دوست دارد به نوعی توجه شما را جلب کند.
❤️او تشنه توجه شماست، پس آن را از او دریغ نکنید. 
?در حقیقت دختربچه‌ها بیشتر به سمت پدر گرایش دارند و دوست دارند از آنها حمایت پدرانه شود.

 نظر دهید »

روایت

10 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

پیامبر_اکرم (ص) :
رجب ماه بارش رحمت الهى است . خداوند در اين ماه رحمت خود را بربندگانش فرو مى ريزد .
?ميزان_الحكمه ج ۴ ص ۳۹۷

 نظر دهید »

احساس امنیت

10 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

احساس امنیت
روزی امام سجاد علیه السلام غلامش را صدا زد اما او جواب نداد، دوباره صدا زد و او همچنان سکوت کرد، برای بار سوم او را صدا زد و غلام جواب داد.
امام علیه السلام فرمود: مگر صدای مرا نشنیدی؟
غلام جواب داد: شنیدم.
امام علیه السلام فرمود: پس چرا جواب مرا ندادی؟
غلام گفت: چون می دانستم که از جواب ندادنم آزاری از تو به من نمی رسد.
حضرت گفت: حمد خدائی را که غلامم از من در امنیت قرار داده است 

 نظر دهید »

اظهار محبت

10 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

اظهار محبت
مردی به امام سجاد علیه السلام عرض کرد: من بخاطر خدا تو را خیلی دوست دارم.
امام علیه السلام سربه زیر انداخت و آنگاه گفت: خداوند! من به تو پناه می برم که در راه تو دوست داشته شوم اماتو مرا دشمن داشته باشی سپس به آن مرد فرمود: من هم تو را بخاطر آن کسی که مرا دوست دارم. 

 نظر دهید »

شیوه برخورد با سخنان ناروا

10 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

شیوه برخورد با سخنان ناروا
روزی امام سجاد علیه السلام از منزل خارج شد، مردی به او برخورد کرد و حضرت را مورد بدگوئی قرار داد. غلامان و اطرافیان امام علیه السلام بسوی او رفتند تا وی را تنبیه کنند.
امام علیه السلام فرمود: را رها کنید آنگاه در برابر آن مرد جسور قرار گرفت و گفت: عیبهای من که خداوند آنها را پوشانده است بیشتر از آن است که تو از آنها آگاه نشده ای. آیا نیازی داری که آن را بر آورده سازم؟
مردجسور خجالت زده شد. آنگاه امام علیه السلام عبائی که بر دوش او انداخت و دستور داد هزار درهم به او دادند. پس از این واقعه آن مرد همواره به امام علیه السلام می گفت: شهادت می دهم که تو از اولاد پیامبران هستی. 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 24
  • 25
  • 26
  • ...
  • 27
  • ...
  • 28
  • 29
  • 30
  • ...
  • 31
  • ...
  • 32
  • 33
  • 34
  • ...
  • 73
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

نادعلی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس