نادعلی

  • خانه 

داستان تربیتی

مردی به رسول خدا عرض کرد:یا رسول الله!فلانی در منزل همسایه اش نگاه حرام میکند و اگر بتواند بدنبال ان کار حرامی انجام دهد انجام میدهد.    رسول خدا صلی الله علیه واله خشمگین شد و فرمود او را نزد من بیاورید.  مرد دیگری که در انجا حضور داشت عرض کرد: یا رسول خدا او از شیعیان شماست . رسول خدا فرمود: نگو او از ماست، شیعه ما کسی است که دنباله روی ما باشد واز اعمال ما پیروی کند واین کارهای او که نام بردی از اعمال ما نیست

شیعه واقعی

08 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

شیعه واقعی

شخصی به امیر المؤ منین علیه السلام گفت: فلانی بسیار گناه می کند اما در عین حال از شیعیان شماست.
امیر المؤ منین علیه السلام فرمود: یک یا دو دروغ در نامه اعمال تو نوشته شد. اگر بسیار گناه می کند و ما در دوست دارد و دشمن دشمنان ماست یک دورغ گفتی زیرا او دوستدار ما است نه شیعه ما. در حالی که تو گفتی او شیعه ماست. (شیعه که اهل گناه نیست). 

 نظر دهید »

انفاق

08 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

انفاق

امام علی علیه السلام شبی تا صبح نخلستان شخصی را آبیاری کرد و در برابر، مقداری جو دریافت نمود. وقتی جوها را به منزل برد یک سوم آن را آرد کردند و از آن غذائی تهیه نمودند. چون غذا پخته و آماده شد مسکینی آمد و در خواست کمک کرد و آنها غذا را به او دادند.
دیگر جوها را آرد کردند و از آن غذائی تهیه نمودند، در این هنگام نیز یتیمی آمد و از آنان کمک در خواست. آنها هم غذای تهیه شده را به او دادند و از یک سوم باقیمانده غذائی مهیا کردند پس از آماده شدن غذا اسیری آمد و در خواست کمک کرد و آنها نیز غذای خود را به او دادند و حضرت و همسر و فرزندانش گرسنه ماندند.
خدای تعالی که ازنیت پاک آنان آگاه بود و می دانست بخاطر خدا چنین انفاقی کرده اند و به پاداش الهی امید دارند ضمن آیه ای از آنها تجلیل کرد و به آنها احسان نمود و پاداش بزرگ آخرتی داد و درباره آنها فرمود:
و یطعمون الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا
و برای محبت به خدا به مسکین و یتیم و اسیر غذا می دهند. 

 نظر دهید »

کمک به فامیل

08 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

کمک به فامیل

وقتی امیرالمومنین علیه السلام بسوی بصره حرکت می کرد در میان راه در ربذه فرود آمد. مردی از قبیله محارب به خدمت او به مشرف شد و عرض کرد: یاامیرالمومنین! من از قبیله خود غرامتی را به عهده گرفتم اما از عده ای از آنها که تقاضای کمک می کنم از فقر و تنگدستی سخن می گویند.
ای امیر مومنان! به آنها امر فرما که کمک کنند آنها را وادار به یاری من نما.
حضرت فرمود: آنها کجا هستند؟
عرض کرد: گروهی از آنها هستند که مشاهده می کنی. حضرت مرکب خود را بسرعت بسوی آنها رسید و سلام کرد، سپس پرسید چرا فامیل خود را یاری نمی کنید؟
آنها نیز او شکایت کردند.
علیه السلام فرمود: هر کس باید با فامیل خود پیوند داشته باشد. اقوام به کمک و یاری رساندن به یکدیگر سزاورترند تا اگر مشکلی برای هر یک از اقوام آنها پیش آمد و وضع آنها ناگوار شد به یکدیگر یاری دهند که کمک کاران و کسانی که پیوند فامیلی را حفظ می کنند از اجر الهی برخوردارند و آنها که قطع رابطه کرده به یکدیگر پشت می کنند سنگین بارند. آنگاه مرکب خود را حرکت داد. 

 نظر دهید »

الگوی کارگزاران

08 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

الگوی کارگزاران

روزی عقیل به محضر برادرش امیر المومنین علیه السلام حاضر شد و به امام حسن علیه السلام عرض کردم: عمویت را بپوشان.
امام حسن علیه السلام پیراهن و عبائی را که داشت به او داد. وقتی شب شد و شام شام آوردند، غذای حاضر در سفره نان و نمک بود.
فقیل گفت: غیر از آنچه می بینم نیست؟
امام علیه السلام فرمود: مگر اینها نعمتهای الهی نیست و شکر فراوان برای خداست.
عقیل که برای دریافت کمکهای مالی به خدمت برادر رسیده بود عرض کردم: پولی به من ده تا قرضم را ادا کنم و زود مرخص و آزاد کن تا از نزد تو بروم.
امام علیه السلام فرمود: قرض تو چه اندازه است؟
عقیل: صدهزار درهم.
امام علیه السلام: نه واللّه من این اندازه ندارم که قرض تو را ادا کنم اما صبر کن تا حقوق (ماهیانه ام) پرداخت پرداخت شد بیشتر آن را به تو خواهم داد و اگر مخارج خانواده به عهده ام نبود همه را به تو می دادم.
عقیل گفت: بیت المال در دست توست و به من وعده می دهی که در آینده حقوق خود را به من خواهی داد؟ و مگر حقوق تو چه اندازه است؟ اگر همه آن را هم به من دهی چیزی نخواهد بود.
امام علیه السلام: من و تو جز به عنوان یک مسلمان نخواهیم بود حضرت و برادرش عقیل بر بالای قصر حکومتی که مشرف بر گاو صندوقهای بازاریان بود صحبت می کردند که امام علیه السلام به او فرمود: اگر حرف مرا نمی پذیری و بر موضع خود را داری برو و قفل بعضی از این گاو صندوقها را بشکن و آنچه می خواهی بردار.
عقیل: چه چیزی در این گاو صندوقهاست؟
امام علیه السلام: اموال تجار.
عقیل: بروم قفل ضصندوقهای کسانی که را اموال خود را در آن گذارند و توکل بر خدا کرده اند را بشکنم؟ امام علیه السلام: تو به دستور می دهی مه بیت المال مسلمین را باز کنم و اموال آنها را به تو بدهم؟
مسلمانانی که تو با توکل بر خدا اموال خود را در آن گذارند و بر آن قفل زدند؟
اگر می خواهی شمشیرهایمان را برداریم و به حیره برویم در آنجا تجار پولداری هستند به سراغ آنها برویم و مالشان را بگیریم.
عقیل: دزدی کنیم؟
امام علیه السلام: از یک نفر بدزدی بهتر از این است که از همه مسلمانان بدزدی! 

 نظر دهید »

هدف از ریاست

08 فروردین 1396 توسط سميه منصوري فراهاني

هدف از ریاست

وقتی امیر المومنین علیه السلام عازم بصره گردید تا بیعت شکنان جنگ جمل را سرکوب کند در بین راه در ربذه فرود آمد در این هنگام آخرین گروه حج در زبده اجتماع کردند تا سخنان امام علیه السلام را استماع کنند.
ابن عباس گوید: من به خدمت امام علیه السلام رسیدم و دیدم کفش خود را وصله می کند.
عرض کردم: رد دلال حاضر ما به اصلاح خود نیازمندتر از اصلاح این کفش هستیم.
اما حضرت جوابی نداد تا از و صله کردن خود فارغ گردید. سپس هر دو لنگه کفش را کنار یکدیگر قرار داد و فرمود: اینها را قیمت کن عرض کردم: اینها ارزشی ندارد.
فرمود: هر چه می ارزند.
عرض کردم: کمتر از یک درهم ارزش دارند.
فرمود: واللّه لهما احب الی من امرکم هذا الا ان اقیم حقا او ادفع باطلا به خدا سوگند این دو لنگه کفش را زیارت بر شما بیشتر دوست دارم مگر اینکه حقی را به پا دارم یاطلبی را دور سازم. 

 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 39
  • 40
  • 41
  • ...
  • 42
  • ...
  • 43
  • 44
  • 45
  • ...
  • 46
  • ...
  • 47
  • 48
  • 49
  • ...
  • 73
اردیبهشت 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30 31    

نادعلی

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس