قضاوتهای امیرالمومنین
علت گرفتن فدک
و نيز گرفتن فدك از حضرت فاطمه - عليهاالسلام - به وسيله او و ابوبكر به همين منظور - تضعيف جانب اميرالمومنين - بوده ، و گرنه چگونه آنان ادعاى هر كسى را كه نسبت به رسول خدا صلى الله عليه و آله ادعايى داشته مى پذيرفته اند، و بلكه مردم را به آن تشويق مى نموده اند، تا چنين وانمود كنند كه آنان جانشينان پيغمبر بوده قرض او را ادا و به وعده هاى او وفا مى كنند، چرا كه اين موضوع را از رسول خدا درباره اميرالمومنين شنيده بودند، ولى ادعاى فاطمه زهراء - سلام الله عليها - سرور زنان عالم را درباره فدك ، و همچنين شهادت اميرالمومنين عليه السلام را براى آن مخدره نپذيرند، با اين كه قرآن به طهارت و عصمت آنان گواهى داده است . چنانچه در فتوح البلدان آمده : هنگامى كه مامون در سال 210 هجرى ، فدك را به اولاد فاطمه زهرا - عليهاالسلام - برگرداند، در نامه اى به عامل خود در مدينه چنين نوشت : رسول خدا - صلى الله عليه و آله - فدك را به دخترش فاطمه بخشيده و اين موضوع نزد خاندان رسول خدا معروف و مشهور و بدون هيچ گونه اختلاف و ترديدى بوده - تا اين كه نوشته - پس اگر بعد از وفات رسول خدا اعلام شود كه هر كس كه صدقه و يا هبه و يا حقى از رسول خدا صلى الله عليه و آله طلب دارد بگويد كه قولش مقبول و ادعايش مسموع خواهد بود، همانا گفتار فاطمه - عليهاالسلام - درباره آنچه كه رسول خدا به او بخشيده ، اولى و احق به پذيرش است .
مؤ لّف :
گرچه تصديق فاطمه - عليهاالسلام - از تصديق ديگران اولى است وليكن از آنجا كه اين تصديق موجب ضعف حكومت و سلطنت آنان مى شده ، لاجرم از پذيرفتن آن سرباز زده اند، و اميرالمومنين خود دراين باره در نامه اى كه به عثمان بن حنيف نوشته مى فرمايد: بلى كانت فى ايدينا فدك من كل ما اظلته السماء، فشحت عليها نفوس قوم و سخت عنها نفوس آخرين ، و نعم الحكم الله .
بله ، از تمام آنچه كه آسمان بر آن سايه افكنده (از مال دنيا) فدك در دست ما بود، پس گروهى بر آن بخل ورزيده (به غصب آن را از ما گرفتند)، و گروهى ديگر (امام عليه السلام و اهل بيتش ) بخشش نموده از آن گذشتند، وخداوند نيكو داورى است .
و جوهرى در سقيفه و احمد بن ابوطاهر در بلاغات النساء - كه از بزرگان آنان هستند - مى نويسند: كه فاطمه - عليهاالسلام - در ضمن خطبه اش به ابوبكر فرمود:اى پسر ابى قحافه ! ابا دارد خدا از اين كه تو از پدرت ارث ببرى ولى من از پدرم ارث نبرم ؟ عجب دروغى گفتى ! بگير آن را مهار كرده ، و زين بسته (با تمام توابع و ضمائم ) كه در روز رستاخيز تو را ملاقات خواهد نمود، همانا خداوند نيكو داورى است و ضامن محمد، و وعده گاه قيامت ، و به هنگام ساعت (رستاخيز) اهل باطل زيانكار، و براى هر خبرى وقت معينى است ، و بزودى بر شما معلوم مى شود كه كداميك از ما و شما به عذاب ذلت و خوارى گرفتار، و عذاب دائم خدا را مستوجب خواهيم شد.راوى مى گويد: هيچ روزى ديده نشده بود كه زن و مرد مدينه بيش از آن روز گريسته باشند .
به هر حال گفتنى در اين زمينه بسيار است ، و شرح ماجرا غم انگيز، و در همين جا عنان قلم بر مى كشيم ، و خداى را در آغاز و انجام مى ستائيم ، و بر رسول او و اهل بيت طاهرينش درود مى فرستيم ، براى هميشه تا روز رستاخيز.